لنگ شدن
لغت نامه دهخدا
- لنگ شدن کاروان یا قافله ؛ اقامت کردن آن در منزلی.
فرهنگ فارسی
مترادف ها
فرو نشستن، سر خوردن، خیط و پیت کردن، فرو ریختن، فرو رفتن، خیط و پیت شدن، از پا افتادن، لنگ شدن
لنگ شدن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
لنگ شدن به گویش بختیاری یعنی منتظر ماندن لنگ کردن یعنی الاف کردن کسی ، وقت کسی را تلف کردن