لندر

لغت نامه دهخدا

لندر. [ ] ( اِ ) لیانو. ( فهرست مخزن الادویه ذیل کلمه لیانو ).

لندر. [ ل َ دَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان اندیکااز بخش قلعه زراس شهرستان اهواز، واقع در 1000گزی باختری قلعه زراس. جلگه ، معتدل و دارای 75 تن سکنه.آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

لندر. [ ل َ دَ ] ( اِخ ) موضعی به مازندران. رجوع به لند شود. ( از مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 130 ).

لندر. [ل ُ ] ( اِخ ) تلفظ فرانسوی کلمه لندن ( پایتخت انگلستان ). رجوع به لندن شود.

فرهنگ فارسی

تلفظ فرانسوی کلمه لندن

پیشنهاد کاربران

بپرس