لنجاره کش

فرهنگ فارسی

( صفت ) در حال کشیدن پا روی زمین و کشان کشان رفتن : زرین کلاه آرامش وخوش یمرموزی در خودش حس میکرد مثل خوشی کسی که بدون پول بدون امید و بدون آتیه لنجاره کش در یک شهر غریب میرود .

پیشنهاد کاربران

بپرس