لنتر


معنی انگلیسی:
lantern or lamp, (hanging) lantern or lamp [from french lanterne]

لغت نامه دهخدا

لنتر. [ ل َ ت َ ] ( اِ ) نوعی چراغ از شیشه به بزرگی کاسه بزرگ که در آن روغن یا پیه کنند با فتیله ای روشنائی را و آن با دو زنجیر از سقف آویخته شود. شاید این کلمه از لاتینی لانترنا مأخوذ باشد. ظرفی چون کاسه کشیده و مایل به درازی که در آن روغن کردندی و فتیله نهادندی روشنی را و آن را بیاویختندی. چراغی آویختنی چون قندیل.

لنتر. [ ل َ ت َ ] ( اِ ) چراغ در لکمتیو .

لنتر. [ ل ُ ن ُ ] ( اِخ ) آندره. طراحی مشهور باغها و پارکها را، مولد پاریس ( 1613-1700 م. ).

لنتر. [ ل ُ ن ُ] ( اِخ ) مورخ فرانسوی ، عضو آکادمی فرانسه ، مولد نزدیک متز ( 1857-1935 م. ).

لنتر. [ ل َت َ ] ( ص ) لمتر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به لمتر شود.

فرهنگ فارسی

تئودور گوسلن مورخ فرانسوی ( و. مستز ۱۸۵۷ - ف. ۱۹۳۵ م . ) .
چراغ پایه دار، فانوس، مناره، چراغ نفتی بی پایه
( اسم ) آلتی است در لوکوموتیو .
لمتر

فرهنگ معین

(لَ تَ ) [ فر. ] (اِ. ) نوعی چراغ به بزرگی کاسه ای بزرگ که در آن روغن یا پیه کنند و فتیله ای دارد و آن را با دو زنجیر از سقف آویزند.

فرهنگ عمید

چراغ پیه سوز یا روغن سوزی که با زنجیر از سقف آویزان می شود.

گویش مازنی

/lenter/ وش ناقص – ضایعات وش

پیشنهاد کاربران

بپرس