لنبر

لغت نامه دهخدا

لنبر. [ لُم ْ ب َ ] ( اِ ) ( اصطلاح عامیانه ) ران از طرف خلف. سُرین. ( جهانگیری ). کفل. ( برهان ). لُمبر. سرین فربه. و رجوع به لمبر شود.

لنبر. [ لَم ْ ب َ ] ( ص ) مردم قوی هیکل و فربه و گنده و ناهموار. ( برهان ). فربه. چاق.صاحب انجمن آرا نویسد: مشتق از لُنب است و بر وزن عنبر خطاست که در فرهنگها و برهان آمده و به ضم اصح است و برخی از فرهنگها آن را تصحیف لُنبه دانسته اند.
- لنبر دادن ؛ شکم دادن قسمتی ازطاق بنائی.

فرهنگ فارسی

فربه، قوی هیکل، کفل وسرین هم میگویند
( اسم ) ۱- تکان لرزش . ۲- فشاری که از حمل زاید بر قوت حامل پدید آید . یا لمبر پیدا کردن دیواری . در قسمتی شکست برداشتن بدان سان که قسمت فوق آن بلرزد و بیم افتادن بود .
مردم قوی هیکل و فربه و گنده و ناهموار . فربه .

فرهنگ معین

(لَ بَ ) (ص . ) مردم قوی هیکل و فربه و گنده .
(لُ بَ ) (اِ. ) ران ، سرین .

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) [عامیانه] کفل، سرین.
۲. [قدیمی] فربه، قوی هیکل، لمتر، لنبک، لبه.

گویش مازنی

/lonbor/ & پلیکان – پلیکان سفید

دانشنامه عمومی

لنبر ( lonbar ) یکی از روستاهای استان اردبیل است که در بخش مرکزی شهرستان خلخال واقع شده است. مردم این روستا به زبان کردی کرمانجی سخن می گویند. [ ۱]
«لنبر در ارتفاع ۱۹۱۸ متری از سطح دریا در ۳۷ درجه و ۴۴ دقیقه و۴۵ ثانیه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۳۱ دقیقه و ۵ ثانیه طول شرقی در بلندی مابین دو رودخانه قرارگرفته است و از سمت شمال به مصطفی لو و اوجغاز سفلی، از سمت غرب به خداقلی قشلاقی، از سمت جنوب غربی به نواشانق، از سمت جنوب به کلار، غفورآباد و آق بولاغ و از سمت شرق به کلستان سفلی منتهی می شود. ». [ ۲]
«روستای لنبر بزرگترین و پرجمعیت ترین آبادی مناطق کرد کرمانج نشین شمال خلخال است که در سال ۱۳۶۶ به عنوان مرکز دهستان سنجبدشرقی تعیین شده است. فاصله روستای لنبر تا شهر خلخال حدود۲۰ کیلومتر است و اهالی آن به زبان کردی کرمانجی سخن می گویند. ». [ ۲]
«لنبر چنانچه گفته شد درفاصله دو رودخانه «کلارچایی» و «آرپاچایی» قرارگرفته است. واقع شدن در میان این دو رودخانه نسبتاً پرآب، روستای لنبر را از طبیعت سرسبز و زیبا و باغات نسبتاً وسیعی بهره مند ساخته وامکان اشتغال بعضی از افراد آبادی را در باغداری و تولید محصولات باغی فراهم آورده است. باغداری، دامداری و کشاورزی از مشاغل رایج در آبادی است اما موقعیت خاص جغرافیایی و مراتع سرسبز و ییلاقی آن، دامداری را به شغل غالب واصلی اهالی روستای لنبر تبدیل کرده است. علاوه بر باغداری، دامداری، کشاورزی و مشاغل مربوط به آن با توجه به مرکزیتی که روستای لنبر برآبادی های دهستان کرمانج نشین سنجبدشرقی دارد امکان اشتغال در بخش های مختلف اداری، خدماتی و دادوستد نیز برای اهالی فراهم است. لنبر در سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ دارای ۳۴۳ خانوار با ۱۴۹۸ نفر جمعیت بود که ۷۵۳ نفرآن مرد و۷۴۵ نفرزن بودند. لنبر در سرشماری سال ۱۳۹۰ دارای ۳۴۵ خانوار و بیش از ۱۳۰۰ نفر جمعیت بوده است. ». [ ۲]
«چشمه آب معدنی ای به نام «آوه کلیه» یا ( آوه گه ور ) که به نام های مختلف آب کلیه لنبر، آب کلیه کَلستان و آب کلیه حاجی آباد معرفی می شود در ییلاقات روستای لنبر در دامنه کوه [[تیلار واقع شده است. آب خنک و گوارای این چشمه که هم از روستای لنبر وهم از روستای کلستان سفلی قابل دسترسی است وبه زعم اهالی روستاهای مجاور ییلاق برای دفع سنگ کلیه مفید گزارش شده است. این چشمه در ۱۰ کیلومتری روستای لنبر واقع شده است این چشمه از دیرباز به نام ( آوه کلیه ) که به زبان کرمانجی، همان معنی آب کلیه را دارد مشهور است.
عکس لنبر
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

hunkers (اسم)
کفل، گرده، لنبر

toby (اسم)
کفل، لنبر

پیشنهاد کاربران

لنبر ( لمبر ) :
تکیه بر
لمبران = تکیه بر آن
لمبران روستایی که خانه هایش تکیه بر کوه داده اند و بصورت پلکانی ساخته شده است.
واقع در شهرستان ورزقان استان آذربایجان شرقی

بپرس