[ویکی نور] لماذا اخترت مذهب الشیعه مذهب اهل البیت علیهم السلام؟. لماذا اخترت مذهب الشیعه مذهب اهل البیت(ع) اثر عربی شیخ محمد مرعی امین انطاکی 1383ق، درباره اثبات حقانیت امیرالمومنین(ع) و جانشینی ایشان بعد از رسول خدا(ص) نوشته شده است.
کتاب با دو مقدمه از موسسه بضعة المصطفی(ص) و محقق در اشاره به عظمت حضرت علی(ع) و روش تحقیق آغاز و مطالب در هشت فصل، تنظیم شده است. نویسنده در تمامی این فصول، با استفاده از آیات و روایاتی که در کتب اهل سنت منقول است، به اثبات حقانیت و ولایت امیرالمومنین(ع) و فرزندان معصومش(ع) پرداخته و در دو فصل آخر، به ماجرای سقیفه اشاره نموده و مناظراتی را که با افراد مختلف داشته، نقل کرده است.
نویسنده در فصل اول، اشاره می کند که همه مذاهب چهارگانه اهل سنت، از شاگردان امام صادق(ع) بوده و از ایشان مطالب را گرفته و به چهار فرقه تبدیل شده اند. از این رو آنچه که در کتب مذاهب اربعه، موافق مذهب جعفری است، از «جعفر بن محمد الصادق(ع)» و آنچه که مخالف با گفتار ایشان است، اجتهاد خود این چهار نفر می باشد.
وی در این فصل، به شرح حال خویش پرداخته و در ادامه، به اختلافاتی که بین این مذاهب چهارگانه و اختلاف فتاوایی که دارند، اشاره نموده است. مثلا می گوید که شافعی معتقد است اگر کسی دستش به زن اجنبیه ای بخورد، وضویش باطل می شود و حنفی خلاف آن را گفته است. همچنین مالک با این دو مخالف ورزیده و می گوید اگر این تماس از روی شهوت باشد یا از عمد، وضوء واجب می شود و الا مشکلی ندارد. شافعی دختری که از زنا به دنیا آمده را برای ازدواج جائز می داند، اما سه مذهب دیگر مخالفت کرده اند. حنفی می گوید که وضوء با خروج خون از بدن ولو کم باشد، باطل می شود و سه گروه دیگر خلاف آن را گفته اند.
نویسنده در ادامه، طائفه شیعه را طائفه ای حقه و محقه خوانده و بهترین خلق خدا حساب می کند و جزء فرقه ناجیه می شمارد که به ولاء خدا، رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) تمسک جسته اند.
کتاب با دو مقدمه از موسسه بضعة المصطفی(ص) و محقق در اشاره به عظمت حضرت علی(ع) و روش تحقیق آغاز و مطالب در هشت فصل، تنظیم شده است. نویسنده در تمامی این فصول، با استفاده از آیات و روایاتی که در کتب اهل سنت منقول است، به اثبات حقانیت و ولایت امیرالمومنین(ع) و فرزندان معصومش(ع) پرداخته و در دو فصل آخر، به ماجرای سقیفه اشاره نموده و مناظراتی را که با افراد مختلف داشته، نقل کرده است.
نویسنده در فصل اول، اشاره می کند که همه مذاهب چهارگانه اهل سنت، از شاگردان امام صادق(ع) بوده و از ایشان مطالب را گرفته و به چهار فرقه تبدیل شده اند. از این رو آنچه که در کتب مذاهب اربعه، موافق مذهب جعفری است، از «جعفر بن محمد الصادق(ع)» و آنچه که مخالف با گفتار ایشان است، اجتهاد خود این چهار نفر می باشد.
وی در این فصل، به شرح حال خویش پرداخته و در ادامه، به اختلافاتی که بین این مذاهب چهارگانه و اختلاف فتاوایی که دارند، اشاره نموده است. مثلا می گوید که شافعی معتقد است اگر کسی دستش به زن اجنبیه ای بخورد، وضویش باطل می شود و حنفی خلاف آن را گفته است. همچنین مالک با این دو مخالف ورزیده و می گوید اگر این تماس از روی شهوت باشد یا از عمد، وضوء واجب می شود و الا مشکلی ندارد. شافعی دختری که از زنا به دنیا آمده را برای ازدواج جائز می داند، اما سه مذهب دیگر مخالفت کرده اند. حنفی می گوید که وضوء با خروج خون از بدن ولو کم باشد، باطل می شود و سه گروه دیگر خلاف آن را گفته اند.
نویسنده در ادامه، طائفه شیعه را طائفه ای حقه و محقه خوانده و بهترین خلق خدا حساب می کند و جزء فرقه ناجیه می شمارد که به ولاء خدا، رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) تمسک جسته اند.