لم یزرع

/lamyazra~/

مترادف لم یزرع: بایر، خراب، سباخ، غیرمزروع، کویر، نامزروع، نمکزار، هامون

متضاد لم یزرع: مزروع، دایر

معنی انگلیسی:
barren, arid, uncultivated

لغت نامه دهخدا

لم یزرع. [ ل َ ی ُ رَ ] ( ع ص مرکب ) بایر. ویران. مقابل مزروع و دایر: زمین لم یزرع ؛ بایر. اراضی لم یزرع ؛ ویران که کشت نشود.

فرهنگ فارسی

( فعل زمینی که زراعت نشود بایر . توضیح در امثال عبارت : فلان جا زمینی است لم یزرع بصغیه مجهول است ولی اغلب آن را لم یزرع بصغیه معلوم خوانند

فرهنگ معین

(لَ. یَ رَ ) [ ع . ] (ص . ) بایر، غیر قابل کشت .

فرهنگ عمید

زمینی که در آن زراعت نمی شود، غیر قابل کشت.

جدول کلمات

بایر

فارسی به عربی

قاحل

پیشنهاد کاربران

لم یزرع تألیف محمدرضا بایرامی است که توسط کتاب نیستان در ۲۹ فروردین ۱۳۹۵ منتشر شد. این کتاب در سی و چهارمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، به عنوان کتاب سال ایران برگزیده شد.
لم یزرع فضای جنگی دارد اما نه در ایران؛ داستان این کتاب در روستای دجیل در کشور عراق رخ می دهد، همان منطقه ای که در سال ۸۲ صدام حسین در آنجا کشته شد. داستان جوانی است که به دختری دل می بندد اما عرف قبیله و آداب و رسوم آن اجازه چنین وصلتی را به او نمی دهد. در واکنش به این اتفاق، این جوان به نوعی به خودزنی می پردازد و به جنگ می رود، جنگی که در واقعه دجیل به وقوع پیوست و صدام در آن ۱۴۳ تن را کشت. این رمان از آثار ضد جنگ ایران محسوب میشود، برخی چون احمد شاکری که جنگ را نعمت میدانند، به شدت با آن مخالفت دارند.
...
[مشاهده متن کامل]

لم یزرع
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/لم‌یزرع
بدون پوشش گیاهی
بایر، خراب، غیر قابل کشت
حمید رضا مشایخی - اصفهان
برهوت
صحرا
بیابان
لم یزرع ≠ مزروع
کشت ناپذیر ، کشت نشدنی ، بی بار ، بی حاصل ، بی ثمر
نابارور
غیر قابل کشت
بایر، خراب، سباخ، غیرمزروع، کویر، نامزروع، نمکزار، هامون
خاکی که به علت گرمای هوا و کمبود آب و در برخی موارد شوری خاک غیر قابل کشت و پرورش گیاه در آن خاک می باشد
بایر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس