[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱۴۶(بار)
روبرو شدن با شیءِ و مصادف شدن. عبارت راغب چنین است «اَلِلّقاءُ مُقبَلَةُ الشَّیْء وَ مُصادَفَتُهُ مَعاً». . چون با اهل ایمان روبرو شدند گویند ایمان آوردیم. تَلْقِیَة: به معنی روبرو کردن و تفهیم و اعطا است در اقربالموارد گفته «لَقاهُ الشَّیْءَ: طَرَحَهُ اَلْیهِ» در جوامع الجامع «لَتُلَّقَ الْقُرْآنَ» را داده شدن و تفهیم گفته است. . تو قرآن را از جانب خدای حکیم و دانا تفهیم میشوی که آنهم یک نوع روبرو شدن است. . و عطا کرد بآنها بهجت و سرور را. . تفهیم نمیشوند آنرا مگر صابران یا داده نمیشوند آن را مگر خویشتن داران. . روبرو میشوند در آن با تحیّت و سلام. *** اِلْقاء: انداختن هر چیز است به محلی که میبینی آنگاه در عرف به هر انداختن اسم شده است (راغب). . . که در هر دو مطلق انداختن است و در . اِلْقاء معنوی مراد است. *** تَلَّقی: به معنی تفهم و اخذ است «تَلَقَّیْتُ مَنْهُ» یعنی از او اخذ و قبول کردم (مجمع) در اقربالموارد آمده «تَلَقَّی الشَّیْءَ: تَلَقَّنَهُ» یعنی آن را فهمید . آدم از پروردگارش کلماتی اخذ کرد و خدا به آدم توبه نمود. . آنگاه که افک را به زبان اخذ میکردید و زبان به زبان میگرداندید. . آنگاه که دو اخذکننده و فهمنده اخذ میکنند اعمال را که در راست و چپ انسان نشستهاند ظاهراً مراد از قعید پیوسته بودن آنهاست به موجب روایات یکی نویسنده اعمال نیک و دیگری نویسنده اعمال بد است. . میپذیرند آنها را ملائکه و گویند: این روز شماست که وعده داده میشدید. اِلْتِقاء: ملاقات دو شیء است همدیگر را . . *** لِقاءُالله: گفتهاند لِقاءُالله به معنی مرگ است و آن ملاقات خدا است. ولی آیات نشان میدهد که آن قیامت و ملاقات نعمت و عذاب خداوند است. . آنانکه روز قیامت را تکذیب کردند زیانکارشدند . . پس لقاءالله مرگ نیست بلکه ثواب و عقاب خدا است. تِلْقاء: جهت و طرفی که در مقابل است و ظرف مکان بکار میرود «جَلَسَ تِلْقاء فُلانٍ» یعنی مقابل او نشست . و چون چشمشان به طرف اهل آتش برگشت گویند خدایا ما را با ستمگران قرین مگردان. . چون به طرف مدین رو کرد گفت... . بگو نیست بر من که قرآن را از جهت داعی نفس خویش عوض کنم گویند «ذلِکَ مِنْ تِلْقاء نَفْسِهِ» یعنی این از طرف داعی نفس خویش است. * . روز قیامت را از آن یَوْمُالتَّلاق گفتهاند که در آن اهل آسمان و زمین، خدا و خلق، اولین وآخرین، ظالم و مظلوم، انسان و عملش، یکدیگر را ملاقات کنند. برای هر یک از این وجوه قائلی است. المیزان وجه دوم را تأکید میکند به قرینه . و آیات دیگر .طبرسی بعید نمیداند که تمام وجوه مراد باشند، اختیارالمیزان مقبولتر است که از اینگونه آیات . در قرآن زیاد است. * . ظاهراً مراد بادهاست که به نوعی نسبت به قیامت تذکّر می دهند رجوع شود به «رسل».
روبرو شدن با شیءِ و مصادف شدن. عبارت راغب چنین است «اَلِلّقاءُ مُقبَلَةُ الشَّیْء وَ مُصادَفَتُهُ مَعاً». . چون با اهل ایمان روبرو شدند گویند ایمان آوردیم. تَلْقِیَة: به معنی روبرو کردن و تفهیم و اعطا است در اقربالموارد گفته «لَقاهُ الشَّیْءَ: طَرَحَهُ اَلْیهِ» در جوامع الجامع «لَتُلَّقَ الْقُرْآنَ» را داده شدن و تفهیم گفته است. . تو قرآن را از جانب خدای حکیم و دانا تفهیم میشوی که آنهم یک نوع روبرو شدن است. . و عطا کرد بآنها بهجت و سرور را. . تفهیم نمیشوند آنرا مگر صابران یا داده نمیشوند آن را مگر خویشتن داران. . روبرو میشوند در آن با تحیّت و سلام. *** اِلْقاء: انداختن هر چیز است به محلی که میبینی آنگاه در عرف به هر انداختن اسم شده است (راغب). . . که در هر دو مطلق انداختن است و در . اِلْقاء معنوی مراد است. *** تَلَّقی: به معنی تفهم و اخذ است «تَلَقَّیْتُ مَنْهُ» یعنی از او اخذ و قبول کردم (مجمع) در اقربالموارد آمده «تَلَقَّی الشَّیْءَ: تَلَقَّنَهُ» یعنی آن را فهمید . آدم از پروردگارش کلماتی اخذ کرد و خدا به آدم توبه نمود. . آنگاه که افک را به زبان اخذ میکردید و زبان به زبان میگرداندید. . آنگاه که دو اخذکننده و فهمنده اخذ میکنند اعمال را که در راست و چپ انسان نشستهاند ظاهراً مراد از قعید پیوسته بودن آنهاست به موجب روایات یکی نویسنده اعمال نیک و دیگری نویسنده اعمال بد است. . میپذیرند آنها را ملائکه و گویند: این روز شماست که وعده داده میشدید. اِلْتِقاء: ملاقات دو شیء است همدیگر را . . *** لِقاءُالله: گفتهاند لِقاءُالله به معنی مرگ است و آن ملاقات خدا است. ولی آیات نشان میدهد که آن قیامت و ملاقات نعمت و عذاب خداوند است. . آنانکه روز قیامت را تکذیب کردند زیانکارشدند . . پس لقاءالله مرگ نیست بلکه ثواب و عقاب خدا است. تِلْقاء: جهت و طرفی که در مقابل است و ظرف مکان بکار میرود «جَلَسَ تِلْقاء فُلانٍ» یعنی مقابل او نشست . و چون چشمشان به طرف اهل آتش برگشت گویند خدایا ما را با ستمگران قرین مگردان. . چون به طرف مدین رو کرد گفت... . بگو نیست بر من که قرآن را از جهت داعی نفس خویش عوض کنم گویند «ذلِکَ مِنْ تِلْقاء نَفْسِهِ» یعنی این از طرف داعی نفس خویش است. * . روز قیامت را از آن یَوْمُالتَّلاق گفتهاند که در آن اهل آسمان و زمین، خدا و خلق، اولین وآخرین، ظالم و مظلوم، انسان و عملش، یکدیگر را ملاقات کنند. برای هر یک از این وجوه قائلی است. المیزان وجه دوم را تأکید میکند به قرینه . و آیات دیگر .طبرسی بعید نمیداند که تمام وجوه مراد باشند، اختیارالمیزان مقبولتر است که از اینگونه آیات . در قرآن زیاد است. * . ظاهراً مراد بادهاست که به نوعی نسبت به قیامت تذکّر می دهند رجوع شود به «رسل».
wikialkb: ریشه_لقى