لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
این واژه در زبان کردی زیاد دیده می شود.
به معنای تکان دادن آرام و منظم است ،
مثال۱:دندان شیری را بلقان، تا زودتر لق شود و زود از ریشه جدا شود.
مثال ۲ :قبل از مصرف این شربت آن را بلقان ، تا خوب قاطی شود و چیزی در ته ظرف ته نشین نباشد.
به معنای تکان دادن آرام و منظم است ،
مثال۱:دندان شیری را بلقان، تا زودتر لق شود و زود از ریشه جدا شود.
مثال ۲ :قبل از مصرف این شربت آن را بلقان ، تا خوب قاطی شود و چیزی در ته ظرف ته نشین نباشد.