لقاندن


معنی انگلیسی:
jiggle, swag, wobble, worry, jog, joggle

لغت نامه دهخدا

لقاندن. [ ل َق ْ قا دَ ] ( مص )لقان ساختن. جنبان ساختن. بر جای متحرک گردانیدن.

پیشنهاد کاربران

این واژه در زبان کردی زیاد دیده می شود.
به معنای تکان دادن آرام و منظم است ،
مثال۱:دندان شیری را بلقان، تا زودتر لق شود و زود از ریشه جدا شود.
مثال ۲ :قبل از مصرف این شربت آن را بلقان ، تا خوب قاطی شود و چیزی در ته ظرف ته نشین نباشد.

بپرس