لقاطه

لغت نامه دهخدا

( لقاطة ) لقاطة. [ ل ُ طَ ] ( ع اِ ) شکسته و ریزه هر چیزی رایگان و بی بها و از زمین برگرفته. || خوشه برچیده. ( منتهی الارب ). ج ، لقاطات.

لقاطة. [ ل ُ طَ ] ( اِخ ) موضعی است نزدیک حاجر از منازل بنی فزاره. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- شکسته و ریز. هر چیز بی بها . ۲- خوش. برچیده جمع : لقاطات .
موضعی است نزدیک حاجر از منازل بنی فزاره .

فرهنگ معین

(لُ طَ ) [ ع . ] (اِ. ) چیزی بی ارزش که روی زمین افتاده باشد. ج . القاط .

فرهنگ عمید

چیزی بی ارزش که بر زمین افتاده باشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس