لفام

لغت نامه دهخدا

لفام. [ ل ِ ] ( ع اِ ) روی بند. || نقاب که بر بینی اندازند. ( منتهی الارب ). بینی بند. ( مجمل اللغة ): تلفم ؛ لفام بربستن. ( تاج المصادر ). ان بعض الاعراب کانوا ینطقون بالتاء المثناة فاء و بالعکس...و منهم کان یجعل الثاء المثلثة فاء و بالعکس ، فیقولون :... اللثام ، اللفام ( نشوء اللغة العربیة ص 123 ).

فرهنگ فارسی

روی بند . بینی بند

پیشنهاد کاربران

بپرس