لغن
لغت نامه دهخدا
لغن. [ ل ُ ] ( ع اِ ) کرکرانک نزدیک گوش. || گوشت کرانه گوش و گردن. لغد. لغدود. لغنون. || دروغ. یقال : جئت بلغن غیرک ؛ اذا انکرت ما تکلم به من اللغة. ( منتهی الارب ).
لغن. [ ل َ ] ( اِ )به معنی نان باشد. ( از نسخه ای از لغت نامه اسدی ).
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید