دیکشنری
مترجم
بپرس
لغزاندن
معنی انگلیسی
:
slip
,
stumble
,
blunder
,
error
,
offence
,
slide
,
to cause to slip
,
to stumble
,
to lubricate
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
لغزاندن. [ ل َ دَ ] ( مص ) لخشاندن. لغزانیدن.
فرهنگ فارسی
لغزانیدن، لیزدادن، سردادن، خزاندن
( مصدر ) بلغزیدن وداشتن سر دادن لیز دادن .
فرهنگ معین
(لَ دَ ) (مص م . ) لیز دادن ، سر دادن .
فرهنگ عمید
لیز دادن، سُر دادن، خزاندن.
پیشنهاد کاربران
سراندن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها