( لعوة ) لعوة. [ ل َع ْ وَ ] ( ع ص ) تأنیث لَعو. ( منتهی الارب ): کلبة لَعْوَة و ذئبة لعوة؛ ای حریصة؛ سگی حریص و گرگی حریص. || سگ ماده. ( منتهی الارب ). || ( اِمص ) سیاهی گرداگرد سر پستان. ( منتهی الارب ). سیاهی. ( مهذب الاسماء ). || لعوةالجوع ؛ تیزی و شدت گرسنگی. ( منتهی الارب ). لعت نفسی ؛ غثت من الجوع. ( از دزی ). || ( اِخ ) ذولعوة، پادشاهی است از پادشاهان حمیر. ( منتهی الارب ). رجوع به ذولعوة شود.