لعنتی
/la~nati/
مترادف لعنتی: گجسته، لعین، ملعون
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ملعون.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی لَعْنَتِی: لعنت من (کلمه لعن به معنای دور کردن ملعون از رحمت است )
ریشه کلمه:
لعن (۴۱ بار)
ی (۱۰۴۴ بار)
ریشه کلمه:
لعن (۴۱ بار)
ی (۱۰۴۴ بار)
wikialkb: لَعْنَتِی
مترادف ها
بسیار، لعنتی
بی برگ، لعنتی، نفرت انگیز، باد خورده
لعنتی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
لَعنَتی: نفرین - شده، نفرینی
در اصلاح، یکی از عبارت هایی هست که برای بیان تعجب، بهت، و خشم به کار می ره. معادل کلی و عام اصلاحات انگلیسی مثل Fuck و Shit که جدیدا بسیار باب شدن.
لامصب یا لامذهب رو هم می شه به جاش به کار برد.
لامصب یا لامذهب رو هم می شه به جاش به کار برد.
sheet, شط
ملعون مورد عذاب الهی واقع شده