لعموظ

لغت نامه دهخدا

لعموظ.[ ل ُ ] ( ع ص ) آزمند و آرزومند گوشت. لعمظ. لعموظة. ( منتهی الارب ). حریص. ج ، لعامظة. ( مهذب الاسماء ). || ناخوانده در مهمانی آینده. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران