( لعاعة ) لعاعة. [ل ُ ع َ ] ( ع اِ ) کاسنی. || ارزانی سال. || این جهان بدان جهت که زودتر رود و زایل شود. || یک آشام شراب. || گیاه سبک ستورچریده باشد یا نه. و فی الحدیث : او جدتم یا معشرالانصار علی لعاعة من الدنیا اعطیتها المؤلفة قلوبهم. ( ؟ ) ( منتهی الارب ) . لعاعة. [ ل َع ْ عا ع َ ] ( ع ص ) آنکه به تکلف الحان آرد با نادرستی و به غیر صواب و قیل من غیر صوت. ( منتهی الارب ).