لغت نامه دهخدا
- کاسه یا بشقابی لعابی ؛ که بر روی فلز آن از پشت و روی لعاب داده باشند.
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
لعابی
پیشنهاد کاربران
( افوض امری الی الله العبی محمد عبد مهدی ) یا العبی عبد محمدمهدی ) به فارسی چی میشه
لعابی[ اصطلاح طب سنتی ]آنچه از خسیانیدن آن در آب اجزای آن مخلوط به رطوبت شده چیزی لزج به هم رسد و چون برشته کنند الزاق آن رفع شود مانند بهدانه و بزرقطونا و ریشه خطمی و مانند اینها.
درخشه. پوشدار