لعاب شمس

لغت نامه دهخدا

لعاب شمس. [ ل ُ ب ِ ش َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ریق الشیاطین. چیزی که چون تار عنکبوت در صحراها گرمگاهان در هوا دیده شود. آنچه گرمگاه بینند از خورشید چون تار عنکبوت. ( منتهی الارب ). خیط باطل. مخاط شمس. مخاط شیطان. آنچه گرمگاه بینند از او چون فرت و تار عنکبوت. سهام. || کنایه از سراب و آن زمین خشکی باشد که از دور مثل آب نماید. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

ریق الشیاطین . چیزی که چون تار عنکبوت در صحراها گرمگاهان در هوا دیده شود

پیشنهاد کاربران

بپرس