لطفا

/lotfan/

برابر پارسی: خواهشمندم، از روی مهر، خواهشمند است، مهرورزیده | ( لطفاً ) خواهشمندم، خواهشمند است

معنی انگلیسی:
kindly

لغت نامه دهخدا

( لطفاً ) لطفاً. [ ل ُ فَن ْ ] ( ع ق ) از روی لطف. به لطف.، لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] ( اِخ )متخلص به لطف از مردم بخارا. طبیعتش به لطیفه گویی مایل بود و شغل قضا و مدرسی داشت. این بیت او راست :
عید است چرا کشته ٔجانان نشود کس
حیف است که عید آید و قربان نشود کس.
( از قاموس الاعلام ترکی ).

لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن الیاس رومی. صاحب حاشیه بر حاشیه خیالی بر شرح عقاید النسفی ، مقتول به سال 900 هَ. ق. و صاحب حاشیه بر شرح هدایه قاضی میر. وفات وی به سال 929 هَ. ق. بود.

لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن صدرالدین عراقی از نزدیکان امیر مبارزالدین محمد مؤسس سلسله مظفریّه در قرن هشتم هجری. ( حاشیه تاریخ ادبیات ایران تألیف ادوارد براون ترجمه علی اصغر حکمت ج 3 ص 181 ). وی را کنیت کمال الدین بوده است. ( تاریخ گزیده ص 678 ). از بدمنشی و تندخویی امیر مبارزالدین و قساوت قلب وی این روایت از مولانا لطف اﷲ که در سفر و حضر ملازم امیر مبارزالدین بوده مروی است که گفته است بسیار دیده ام که امیر مبارزالدین مشغول تلاوت قرآن بود، در آن بین مقصری را نزد او می آوردند، قرآن را گذاشته به دست خود مقصر را کشته و دوباره به تلاوت قرآن مشغول میشد. ( تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 187 ).

لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن عبدالرشید. نام پدر حافظ ابرو است.

لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] ( اِخ ) ( الشیخ... ) ابن عبدالکریم بن ابراهیم بن علی بن عبدالعالی العاملی المیسی ثم الاصفهانی. معاصر شیخ بهائی و شاه عباس کبیر و مسجد معروف در میدان شاه اصفهان به نام اوست.درباره وی صاحب روضات الجنات آرد:... کان عالماً فاضلاً صالحاً فقیهاً متبحراً محققاً عظیم الشأن جلیل القدر ادیباً شاعراً معاصراً لشیخنا البهائی و کان البهائی یعترف له بالفضل و العلم و الفقه و یأمر بالرجوع الیه کذا فی امل الاَّمل و قال المحدث النیسابوری بعد الترجمة له بما نقل. ذکره صاحب امل الاَّمل و مسجده معروف بمیدان الشاه باصبهان صح - انتهی. و قد تقدمت الاشارة الیه فی ذیل ترجمة جدید المسمیین و مواضعاخر من تضاعیف هذا الکتاب فلیراجع. و نقل عن کتاب محافل المؤمنین و هو غیر مجالس القاضی نورالدین انه قیل فی تاریخ وفاة الشیخ لطف اﷲ المذکور بالفارسیه :
چون دو لام از نام او ساقط کنی
سال تاریخ وفاتش زآن شمار.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

از روی لطف و مرحمت مقابل عنفا : بمیامن شهامت و دها و محاسن حصافت رای انور خدایگانی لطفا و عنفا سر برخط انقیاد نهاده ...

فرهنگ معین

( لطفاً ) (لُ فَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) از روی لطف ، از روی مهربانی .

مترادف ها

please (فعل)
سرگرم کردن، خوشحال کردن، خشنود ساختن، لطفا، دلپذیر کردن، کیف کردن

فارسی به عربی

رجاء

پیشنهاد کاربران

مهراً. خوباً. نیکاً . هوداً. پسنداً. پیماناً. زیباً. خواهشاً
نامهرً. ناخوباً. نانیکاً. ناهوداً. ناپسندًا. ناپیماناً. نازیباً
ناخواهشاً:لطفاً.
خواهشانه
با درود ها
مهربانی کرده/ مهربانی فرموده
خواهشمند است.
خواهش می کنم
لطفا: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
پَدیان padyān ( پیشوند قید ساز مانوی پد با واژه ی پهلوی و سغدی یان یعنی لطف )
یانیها yānihā ( پهلوی )
خواهش میکنم از واژهء خواهشا بجای خواهش میکنم استفاده نکنید زیرا که نادرست است و واژگان فارسی تنوین نمیگیرند.
مشابه لطفا : درخواست دارم، تقاضا دارم ،
، خواهشمندم، مهرورزی میکنید
Pretty please
An emphatic or exaggerated way of asking "please. " Sometimes used sarcastically or ironically
معادل کردی کلمه لطفا ( تکایه )
مهربانی کن
مهر بورز
سلام بچه ها من فکر میکنم پدر یا مادر شما بهتون گفته بچه ها من چند سال که میرم به زبان و لطفا به انگلیسی میشه پیلیز
با خواهش درخواست داشتن
یعنی چیزی خواستن درخواست چیزی کردن
درخواست کردن محترمانه از شخصی
کلمه لطفا به انگلیسی می شه please
و به فرانسوی می شه s'il vous pla�t
کلمه ی ( please ) به معنای لطفا و خواهشا هست 🥰
لطفا: درخواست کردن با ادب واحترام است.
احترام به شخصی که ازش درخواستی میکنیم. وبه حریم او احترام میگذاریم. اگر احترام پسند باشه خواست مارا بر اورده میکنه. . ولی اگرهم در خواست مارا رد کرد
. ازش دلخور نمیشویم وتوقع زیادی ازش نداریم.
تقاضا، تقاضا می کنم، تقاضا دارم، لطف کنید، مهر کنید، از روی لطف، از روی مهر، با لطفِ خود
میخوام بگم معنای لطفا یعنی چه بچه ها شاید پدر یا مادر شما به شما توضیح داده لطفا به معنای مهر و محبّت است ولی من میگم به معنای دستور دادن و. . . خواهش می کنم به حرف های من توجه کنید.
لطفا به معنا ( خواهش کردن ) و ( با احترام و مهرو محبت حرف زدن است.
لطفا دستور دادن نیست بلکه خوب حرف زدن است.
لطفا به معنا ( خواهش کردن ) و ( با مهر و محبت در خواست کردن ) لطفا دستور دادن نیست بلکه خوب حرف زدن و با احترام حرف زدن است.
درخواست کردن با احترام
درخواست کردن ، خواستن ، خواهش کردن ، خواهش میکنم . . . ، خواهشمند است که . . . ، اگر میشه . . .
خواستن چیزی از کسی
=please
درخواست کردن/خواهشا
درخواست کردن یا خواستن چیزی
به معنی چیزی خاستن از شما
Please
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس