فتح مصر و سوریه توسط فرانسه ( انگلیسی: French campaign in Egypt and Syria ) ، به جنگ هایی گفته می شود که در سال ۱۷۹۸ به رهبری ناپلئون بناپارت در مصر و سوریه که تحت حامیت امپراتوری عثمانی بودند با هدف دفاع از منافع تجاری فرانسه، راه اندازی پروژه های علمی در منطقه و کمک نظامی به تیپو سلطان برای بیرون راندن بریتانیا از شبه قاره هند آغاز شد.
ناپلئون بناپارت در حین لشکرکشی فرانسه به مصر و سوریه در سال ۱۷۹۹ با کانال سوئز باستان روبرو شد. فعالیت های هیئت اعزامی همچنین منجر به کشف سنگ روزتا و پایه گذاری شاخه مصرشناسی گردید.
این لشکرکشی پس از پیروزی های اولیه در نهایت و به ویژه پس از شکست خوردن قوای پشتیبانی دریایی فرانسه در نبرد نیل با شکست ناپلئون و عقب نشینی فرانسه از منطقه در سال ۱۸۰۱ به پایان رسید.
در زمان لشکرکشی، دیرکتوار قدرت را در فرانسه بدست گرفته بود و برای حفظ امنیت در برابر تهدیدات سلطنت خواهان و ژاکوبن ها به ارتش و به ویژه به ژنرال ناپلئون بناپارت که در لشکرکشی به ایتالیا نیز شرکت داشت متوسل می شد.
در سال ۱۷۷۷ فرانسوا دی توت سفری به مشرق داشت تا ایده استعمار مصر توسط فرانسه را بررسی کند. این ایده از همان زمان مورد بحث قرار گرفت، اما علی رغم مثبت بودن نتایج گزارش دی توت هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشد. پیشنهاد راه اندازی یک هیئت اعزامی به مصر برای تصرف آن در سال ۱۷۸۹ توسط بناپارت مطرح شد. در نامه ای به دیرکتوار او هدف این مأموریت را دفاع از منافع تجاری فرانسه و تضعیف تجارت و دسترسی بریتانیا به هندوستان و هند شرقی بیان کرد. او می خواست تا با این کار حضور فرانسه را در منطقه پر رنگ کرده و پیوند نظامی ای میان قوای فرانسه و متحدش تیپو سلطان ایجاد کند.
در آن زمان مصر ضمیمه خاک امپراتوری عثمانی بود، اما از کنترل مستقیم عثمانی خارج شده و حکام مملوک آن نیز دچار اختلاف و چند دستگی شده بودند. در همان زمان در فرانسه روشنفکران مصر را مهد تمدن غرب می خواندند و مایل به فتح آن بودند. بازرگانان فرانسوی فعال در رود نیل نیز از آزار و اذیت مملوک ها شاکی بودند و بناپارت می خواست پا جای پای اسکندر مقدونی بگذارد. او به دیرکتوار اطمینان داد که پس از فتح مصر با شاهزادگان هندی متحد می شود و به کمک آنها به ممالک بریتانیا در هندوستان حمله می کند. دیرکتوار نیز با این طرح موافقت کرد، چرا که علی رغم تمام هزینه هایش، موجب فاصله گرفتن ناپلئون از مرکز قدرت می شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفناپلئون بناپارت در حین لشکرکشی فرانسه به مصر و سوریه در سال ۱۷۹۹ با کانال سوئز باستان روبرو شد. فعالیت های هیئت اعزامی همچنین منجر به کشف سنگ روزتا و پایه گذاری شاخه مصرشناسی گردید.
این لشکرکشی پس از پیروزی های اولیه در نهایت و به ویژه پس از شکست خوردن قوای پشتیبانی دریایی فرانسه در نبرد نیل با شکست ناپلئون و عقب نشینی فرانسه از منطقه در سال ۱۸۰۱ به پایان رسید.
در زمان لشکرکشی، دیرکتوار قدرت را در فرانسه بدست گرفته بود و برای حفظ امنیت در برابر تهدیدات سلطنت خواهان و ژاکوبن ها به ارتش و به ویژه به ژنرال ناپلئون بناپارت که در لشکرکشی به ایتالیا نیز شرکت داشت متوسل می شد.
در سال ۱۷۷۷ فرانسوا دی توت سفری به مشرق داشت تا ایده استعمار مصر توسط فرانسه را بررسی کند. این ایده از همان زمان مورد بحث قرار گرفت، اما علی رغم مثبت بودن نتایج گزارش دی توت هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشد. پیشنهاد راه اندازی یک هیئت اعزامی به مصر برای تصرف آن در سال ۱۷۸۹ توسط بناپارت مطرح شد. در نامه ای به دیرکتوار او هدف این مأموریت را دفاع از منافع تجاری فرانسه و تضعیف تجارت و دسترسی بریتانیا به هندوستان و هند شرقی بیان کرد. او می خواست تا با این کار حضور فرانسه را در منطقه پر رنگ کرده و پیوند نظامی ای میان قوای فرانسه و متحدش تیپو سلطان ایجاد کند.
در آن زمان مصر ضمیمه خاک امپراتوری عثمانی بود، اما از کنترل مستقیم عثمانی خارج شده و حکام مملوک آن نیز دچار اختلاف و چند دستگی شده بودند. در همان زمان در فرانسه روشنفکران مصر را مهد تمدن غرب می خواندند و مایل به فتح آن بودند. بازرگانان فرانسوی فعال در رود نیل نیز از آزار و اذیت مملوک ها شاکی بودند و بناپارت می خواست پا جای پای اسکندر مقدونی بگذارد. او به دیرکتوار اطمینان داد که پس از فتح مصر با شاهزادگان هندی متحد می شود و به کمک آنها به ممالک بریتانیا در هندوستان حمله می کند. دیرکتوار نیز با این طرح موافقت کرد، چرا که علی رغم تمام هزینه هایش، موجب فاصله گرفتن ناپلئون از مرکز قدرت می شد.