لشکرنویس
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
(یا: عارض) سرپرست و هماهنگ کنندۀ امور اداری و مالی قشون. در دورۀ غزنوی و سلجوقی، به دارندۀ این شغل عارض می گفتند که مأمور دیوان عرض یا عرض الجیوش بود. وظیفۀ عارض ضبط وجوه و اموال و مواجب لشکریان و رساندن خوراک و علوفه به آن ها و اسب هایشان بود. در دورۀ صفویه، لشکرنویس ارقام مناصب کلیۀ اعضای دیوان را، از امیران گرفته تا کارگران، می نوشت و مُهر می کرد. در دورۀ صفویه لشکرنویس را ایشیک آقاسی منصوب می کرد. در دورۀ سلطنت نادرشاه افشار منصب لشکرنویس پابرجا بود و شمار آنان به ۳۰۰ تن می رسید که بیشتر آن ها به مقامات بالایی رسیدند. در دورۀ سلطنت آقامحمدخان قاجار، شغل غلام نویس به جای لشکرنویس بود که با افزایش قشون، دوباره لشکرنویسی و لشکرنویس باشی باب شد. در دورۀ ناصرالدین شاه، ۳۰ تن لشکرنویس بودند که زیر نظر وزیر لشکر فعالیت می کرده اند.
wikijoo: لشکرنویس
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید