لش بازی

/laSbAzi/

لغت نامه دهخدا

لش بازی. [ ل َ ] ( حامص مرکب ) بیعاری. عمل بیعاران. کارهای مردم لش.

فرهنگ فارسی

بیعاری هرزگی . یا لش بازی در آوردن . بیعاری کردن هرزگی کردن .

فرهنگ معین

(لَ ) (حامص . ) (عا. ) هرزگی ، حرکاتِ جلف و سبک .

پیشنهاد کاربران

بپرس