لستن

لغت نامه دهخدا

لستن. [ ل ِ ت َ ] ( مص ) لیسیدن :
لستند آستانت بزرگان و مهتران
چون یوز پیر گشته به لب کاسه پنیر.
سوزنی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) لیسیدن : توضیح شاهدی که برای لشتن درستون دوم همین صفحه آمده در آنندراج و لغت نامه برای لستن هم ضبط شده .

واژه نامه بختیاریکا

( لِستِن ) لیسیدن

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
لیس (۸۹ بار)

پیشنهاد کاربران

بپرس