لسان الثور
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
گاو زبان و آن گیاهی داروئی باشد نباتی است مفرح گرم و تر .
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
◄لسان الثور
به فتح ثا ی مثلثه و سکون واو و یرا مهمله لغت عربی است. به فارسی گاوزبان و به یونانی فو و به لاطینی بکلورم و به لغتی دیگر یرااجم و به هندی سنکاهولی نامند .
ماهیت آن : نباتی است جمیع اجزای آن با خشونت و مزغب و منقط به یاه نقطه شبیه به خار و ساق آن باریک و خشن مانند پای ملخ و سبز مایل به زردی و به قدر ذرعی و بزرگ و آن بزرگتر و سیاه و ضخیم و با خشونت و منقط به ه نقطه ای سفید شبیه بخار و مزغب شبیه به زبان گاو و مفروش بر روی زمین و ربیعی است و تازه آن سبز مایل به زردی و کهنه آن مایل به سیاهی و هر چند کهنه تر گردد سیاهتر شود و گل آن لاجوردی رنگ به شکل گل انار و از آ ن کوچکتر و طولانی و تخم آن کوچک اندک طولانی و سفید و تر از حب القرطم اندک باریک و در قمعی و اندک لعابی و تخم آن را مدور نیز گفتهاند منبت آن اکثر بلاد خصوص گیلان که در آنجا بسیار خوب میشود و در عظیم آباد از ملک هند نیز میشود ولیکن برگ آن نازک و حکیم میر محمد مؤمن در تحفۀ المومنین نوشته قسمی را که در
... [مشاهده متن کامل]
اصفهان و بعضی بلاد گاوزبان می دانند مرماحوز است و گل آن لاجوردی و کوچک و مدور میباشد و بهترین آن گاوزبان تازه ضخیم سبز مایل به زردی منقط گیلانی است .
طبیعت تاز : آن ه در اول گرم و تر و خشک آن را رطوبت کمتر
و مایل به یبوست و قوت آن تا هفت سال باقی میماند و گل آن الطف جمیع اجزای آن .
افعال و خواص آن : مفرح و مقوی ارواح و حرارت غریزی و
اعضای رییسه و حواس و ملین طبع و مسهل مره صفرا و اخلاط محترقه و سودای متولد از خلط سوداوی و تسکین اعراض آنها و امراض سوداویه مطلقاً * .
اعضاءالراس و الصدر و الغذاء * آشامیدن آن با مطبوخات مناسبه جهت سرسام و برسام و مالیخولیا و
جنون و نیکویی حواس و رنگ رخسار و تفریح و رفع خشونت قصبه ر هی و سینه و سرفه و ضیق النفس و درد گلو و سینه و شش و خفقان سوداوی و توحش و وسواس و حدیث نفس و فزع و خوف و غم و هم و یرقان و سنگ گرده و مثانه و مطبوخ آن با نبات و یا با شکر و یا ماءالعسل جهت خشونت سینه و قصبه ریه سرفه و ضیق النفس و آشامیدن دو درم گل آن با یک درم گل ارمنی و دو درم شکر جهت خفقان و خشونت سینه و سرفه و انعاش حرارت غریزی و قوی و ازاله یرقان و تفتیت حصات و
تصفیه رنگ رخسار و ذرور محرق آن در دهان جهت قلاع دهان اطفال و تسکین لهیب و سوزش دهان و سستی لثه و به دستور غیر محرق آن ولیکن از آ ن ضعیفتر .
مضر سپرز ، مصلح آن صندل سفید .
مقدار شربت : از جرم آن از دو درم تا پنج درم ، در مطبوخ و
منقوع از پنج درم تا ده درم و از آب آن تا چهار اوقیه .
بدل آن : ابریشم خام محرق و چهار اند گ آن پوست اترج و نیز به وزن آن ریبابس و نصف آن سنبل و ربع آن اسارون گفته اند و چون از آب آن و آب سیب و آب مویز شرابی ترتیب دهند دو مثقال آن تفریح به حد یک رطل شراب کند بدون ازاله عقل و عرق گاو زبان جهت امراض سوداوی و وسواس و خفقان سوداوی مفید و در سایر افعال ضعیفتر از جرم و مطبوخ آنست و بعضی اقوی گفته اند.
مقدار شربت آن : تا چهار اوقیه
به فتح ثا ی مثلثه و سکون واو و یرا مهمله لغت عربی است. به فارسی گاوزبان و به یونانی فو و به لاطینی بکلورم و به لغتی دیگر یرااجم و به هندی سنکاهولی نامند .
ماهیت آن : نباتی است جمیع اجزای آن با خشونت و مزغب و منقط به یاه نقطه شبیه به خار و ساق آن باریک و خشن مانند پای ملخ و سبز مایل به زردی و به قدر ذرعی و بزرگ و آن بزرگتر و سیاه و ضخیم و با خشونت و منقط به ه نقطه ای سفید شبیه بخار و مزغب شبیه به زبان گاو و مفروش بر روی زمین و ربیعی است و تازه آن سبز مایل به زردی و کهنه آن مایل به سیاهی و هر چند کهنه تر گردد سیاهتر شود و گل آن لاجوردی رنگ به شکل گل انار و از آ ن کوچکتر و طولانی و تخم آن کوچک اندک طولانی و سفید و تر از حب القرطم اندک باریک و در قمعی و اندک لعابی و تخم آن را مدور نیز گفتهاند منبت آن اکثر بلاد خصوص گیلان که در آنجا بسیار خوب میشود و در عظیم آباد از ملک هند نیز میشود ولیکن برگ آن نازک و حکیم میر محمد مؤمن در تحفۀ المومنین نوشته قسمی را که در
... [مشاهده متن کامل]
اصفهان و بعضی بلاد گاوزبان می دانند مرماحوز است و گل آن لاجوردی و کوچک و مدور میباشد و بهترین آن گاوزبان تازه ضخیم سبز مایل به زردی منقط گیلانی است .
طبیعت تاز : آن ه در اول گرم و تر و خشک آن را رطوبت کمتر
و مایل به یبوست و قوت آن تا هفت سال باقی میماند و گل آن الطف جمیع اجزای آن .
افعال و خواص آن : مفرح و مقوی ارواح و حرارت غریزی و
اعضای رییسه و حواس و ملین طبع و مسهل مره صفرا و اخلاط محترقه و سودای متولد از خلط سوداوی و تسکین اعراض آنها و امراض سوداویه مطلقاً * .
اعضاءالراس و الصدر و الغذاء * آشامیدن آن با مطبوخات مناسبه جهت سرسام و برسام و مالیخولیا و
جنون و نیکویی حواس و رنگ رخسار و تفریح و رفع خشونت قصبه ر هی و سینه و سرفه و ضیق النفس و درد گلو و سینه و شش و خفقان سوداوی و توحش و وسواس و حدیث نفس و فزع و خوف و غم و هم و یرقان و سنگ گرده و مثانه و مطبوخ آن با نبات و یا با شکر و یا ماءالعسل جهت خشونت سینه و قصبه ریه سرفه و ضیق النفس و آشامیدن دو درم گل آن با یک درم گل ارمنی و دو درم شکر جهت خفقان و خشونت سینه و سرفه و انعاش حرارت غریزی و قوی و ازاله یرقان و تفتیت حصات و
تصفیه رنگ رخسار و ذرور محرق آن در دهان جهت قلاع دهان اطفال و تسکین لهیب و سوزش دهان و سستی لثه و به دستور غیر محرق آن ولیکن از آ ن ضعیفتر .
مضر سپرز ، مصلح آن صندل سفید .
مقدار شربت : از جرم آن از دو درم تا پنج درم ، در مطبوخ و
منقوع از پنج درم تا ده درم و از آب آن تا چهار اوقیه .
بدل آن : ابریشم خام محرق و چهار اند گ آن پوست اترج و نیز به وزن آن ریبابس و نصف آن سنبل و ربع آن اسارون گفته اند و چون از آب آن و آب سیب و آب مویز شرابی ترتیب دهند دو مثقال آن تفریح به حد یک رطل شراب کند بدون ازاله عقل و عرق گاو زبان جهت امراض سوداوی و وسواس و خفقان سوداوی مفید و در سایر افعال ضعیفتر از جرم و مطبوخ آنست و بعضی اقوی گفته اند.
مقدار شربت آن : تا چهار اوقیه