لزوم مالایلزم. [ ل ُ م ِ ی َ زَ ] ( ع ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به معنی ضروری گرفتن آنچه ضروری نیست. اعنات.رجوع به اعنات و رجوع به لزوم در اصطلاح عروض شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) بااعنات آنست که شاعر حرفی یا کلمه ای را که التزام آن واجب نباشد التزام کند و آنرا در هر بیت یا مصراع مکرر گرداند مثلا ملتزم گردد که قبل از حرف روی یک حرف را تا حرف آخر قصیده یا غزل تکرار کند در صورتیکه تکرار آن لازم نیست مثال : چشم بدت دور ای بدیع شمایل . ماه من و شمع جمع قیایل . جلوه کنان میروی و باز نیایی سرون ندیدم بدین صفت متمایل . درتمام این غزل التزام کرده سات که قبل از حرف روی - یعنی لام - همزه را - که ما ذدر فارسی آنرا تبدیل بیائ میکنیم - تکرار کند .، به معنی ضروری گرفتن آن چه ضروری نیست .