لزوجت

/lozujat/

معنی انگلیسی:
viscosity

لغت نامه دهخدا

لزوجت. [ ل ُ ج َ ] ( ع اِمص ) لزوجة. دوسگنی. چسبناکی. چسبندگی. لیزی . کش داری. نوچی. لزجی. چسبانی. ( منتهی الارب ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: لزوجة بالزای المعجمة هی کیفیة ملموسة تقتضی سهولة التشکل و عسرالتفرق و الشی بهایمتد متصلا. و یقابلها الهشاشة و الملاسة. کذا قال الشیخ فی الشفاء. فاللزج هوالذی یسهل تشکله بای شکل ارید. و یعسر تفریقه بل یمتد متصلا فهو مرکب من رطب و یابس شدیدی الامتزاج فاذعانه من الرطب و استمساکه من الیابس فانا لو اخذنا تراباً و ماءو جهدنا فی جمعهما و امتزاجهما بالدق و التخمیر حتی یشتد امتزاجهماحدث جسم لزج. فاذن اللزوجة کیفیة مزاجیة لابسیطة والهش یقابل اللزج. فهو الذی یصعب تشکیله و یسهل تفریقه. و ذلک لغلبةالیابس و قلةالرطب مع ضعف الامتزاج. کذا فی شرح المواقف و شرح حکمةالعین. و قال الاطباء دواء لاینقطع عندالامتداد عند فعل الحرارة الغریزیة فیه کالعسل ، فعدم الانقطاع عندهم معتبر وقت تأثیر الحرارة الغریزیة. کذا فی الاقسرائی - انتهی.

فرهنگ فارسی

چسبندگی
( اسم ) ۱- چسبندگی چسبناکی لزجی جمع : لزوجات . ۲- چسبندگی و کشش مولکولی که در محلول های کلوئیدی موجود است چسبندگی .

فرهنگ عمید

چسبندگی.

پیشنهاد کاربران

بپرس