لزق
لغت نامه دهخدا
لزق.[ ل َ زَ ] ( ع اِ ) آنچه از باران شب ، بامدادان در پائین سنگ پیدا گردد از گیاه. ( منتهی الارب ). لزیقاء.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
و قد لزق بها من الرماد والتراب ما بغضها الی . . .
مناقب العصا ، ابن قتیبه دینوری
مناقب العصا ، ابن قتیبه دینوری