لرهای کلهر

پیشنهاد کاربران

لُرهای کلهُر : کَلهُر ( کَلُر ، کِ/ کَ لُهر ) : یکی از بزرگترین ایل های ایران و قوم لُر می باشد . کِی لُهر » کَ + لهر » کَلهُر نام ایل بزرگ کَلهر در زبان لُری ؛ به صورت نوشتار کَ لُر، کَلُر یا کَلُهر ، کَلهُر ، نوشته می شود . و به صورت ، کَ لُر، کَلُر یا کَلهُر
...
[مشاهده متن کامل]

تلفظ میشود . دقت داشته باشید همان طور که لهر به صورت لُر نوشته و تلفظ میشود ، نام ایل کلهر نیز اینگونه است و نمی توان آن را به شکل کَلُهر تلفظ کرد . یا به شکل ، کَ لُر، کَلُر تلفظ می شود و یا به صورت کَلهُر . همچنان که پل کَلهُر را تلفظ می کنند . در زبان لُری
معمولا ممکن است یک یا دو حرف از یک کلمه را تلفظ نکنند ، و یا اینکه فتحه ، کسره یا ضمه به آن اضافه می کنند تا اینکه باعث حذف یک حرف از کلمه نشود. حال به معنی کَلُهر می پردازیم . چند معنی وجود دارد که هر کسی به دلایلی سعی میکند لُر کَلهُر{کِ/کَ لُهر } را به معنای
بی ربطی متصل کند . ایل بالاگریوه { به معنی ، بالاترین گروه ها ، بالامنش } ، بزرگترین ایل از لُرهای کلهُر است . 1_ گودرزی در کتاب ایل کلهر در دوره مشروطیت چنین آورده است:در علت نامگذاری این ایل اصیل با نام کلهر، باید در ساخت، ریشه و معنی آن دقیق شد . لفظ کلهر
با فتح کاف و ضم هاء از دو بخش «کل»و«هور» یا «هُر» تشکیل شده است. این کلمه که با تلفظ های متعدد در منابع آمده است ، و. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 2 _ فقط سه نوع آن امکان بررسی دارد . از قبیل الف : کلهور ، ب: کلهرو - ج : که لُر قبل از بررسی توجه
داشته باشید که پل کلهُر و کوه لهور در شهرستان پل دختر - استان لرستان واقع شده اند . و حالا به بررسی تک تک این سه گزینه می پردازیم . الف : کلهور - اگر توجه داشته باشید نوشتن یک کلمه لُری قطعا توسط یک غیر لُر امکان اشتباه دارد . با توجه به اینکه در منابع، به
گفته خود گودرزی ، نام ایل کَلُر ( کَلُهر ) ، به شکل های مختلف آمده است ، این گفته را تایید می کند ، که لُرنت در واقع واژه کلهور اشتباه است ، و ( واو ) ندارد . شکل صحیح کَ لُهر است و در تلفظ محلی ، کَلُر
یا کَلهُر گفته می شود . ب: کلهرو !!!!!!!! این که دیگر برای هر لُری مشخص است که برای نام بردن اسم یک قوم ، ایل ، طایفه و. . . . . . . . و به حالتی که به آنها اشاره شود ، از پسوند ( یا ) ، ( واو ، به حالتی که مانند اتو ، عمو ، گفته میشود ) ضمن اینکه ( یا ) و ( واو
) را برای هر ایل یا طایفه ای به کار می برند که تلفظ روان تر باشد . چند مثال : ممسنی یا = ممسنی ها کَلُرو - کَلهُرو = کَلُرها ، کَلُهرها دینارونو ، دیناروندیا = دیناروندها چگنی یا = چگنی ها پاپیو ، پاپی یا = پاپی ها بیرنونو ، بیرنوندیا = بیرانوندها گیلگی یا
= گیلکی ها آذری یا = آذری ها بلوچ یا - بلوچو = ( بلوچ ها ) و. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ج - که لُر : در واقع اگر که لُر را به شکل کهلُر بنویسیم ، کاملا نمیان است که این کلمه به شکل صحیح آن یعنی کَلُر نزدیک تر است . با توجه به اینکه ما کَلُر [
کَ لُر ] تلفظ می کنیم ، ممکن است برای نویسنده ، این طور تصور شود که ایل ( که لُر ) نوشته می شود . ما باید به نوع تلفظ ایل کَلُر توجه کنیم . در زبان محلی تلفظ کَلُر و کَلهُر بیشتر رایج است . اگر بخواهیم شکل فارسی اون رو بنویسیم : کَلُهر نوشته میشود ، اما کَلُر
یا کَلهُر تلفظ می شود . 3 _ کَل ، در زبان لُری به معنای بز کوهی است . حِر ، حَر یا حُر : اگر کسره داشته باشد یا فتحه فرقی نمیکند، در زبان لُری ( حِر ، حَر یا حُر ) به معنای خور یا خوردن است . کَلحور !! :. در هر صورت این معنا نیز لُری است . قوم لُر به بز کوهی
، کَل می گویند ، و به خور ، حِر ، حَر یا حُر میگویند . اما کَلهُر با حرف ( ه ) نوشته می شود . بعضی ها میگویند مردمانی بوده اند که کل ( بز کوهی ) میخورده اند !! اما اصولا همه مردم مناطق زاگرس کَل ( بز کوهی ) شکار میکرده اند و فقط مختص یک ایل نمیشود . 4 _ لُهر
= لُر نام قوم بزرگ لُر از کی لُهراسب هخامنشی گرفته شده است . در زبان لُری ، لُهر را ، لُر تلفظ میکنند . و به این دلیل به صورت نوشتاری نیز قوم لُر نوشته میشود . 5 _ اگر بخواهیم در اسطوره بـه دنبـال ایـن اسـم بگـردیم مـیتـوان مثالهـایی آورد، اگـر مـا از نـام
ترکیبـی کی لُهراسب ، واژه اسب را کنار بگذاریم کی لُهرـ که لُهر ، کَ لُهر می ماند . یعنـی آنکـه از کی لُهراسـب اسـت . 6 _ پل کَلهُر در نزدیکی کوه لُهور می باشد . نام این کوه از کی لُهراسب گرفته شده ، همان طور که نام شهر تاریخی لور از کی لُهراسب گرفته شده است
. و نیز نام قوم لُر از کی لُهراسب گرفته شده است . میتوان گفت ، ( کَلُر یا کَلهُر ) از نام کی لُهراسب گرفته است . کی . ک َ / ک ِ ( اِ ) مَلِک باشد. . . ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 516 ) . پادشاه بلندقدر و بزرگ مرتبه را گویند. ( صحاح الفرس ، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
جبار. ( مفاتیح العلوم خوارزمی ، از یادداشت ایضاً ) : کیقباد. کیکاوس . کیخسرو. کی لهراسب . کی بشتاسب . کی اردشیر. ج ، کیان . ( مفاتیح العلوم ایضاً ) . پادشاه پادشاهان ، و بعضی گفته اند پادشاه بلندقدر، و این نام از کیوان گرفته اند . و جمع آن کیان است و این نام را
زال به قباد داده است ، و در قدیم چهار پادشاه را کی می گفتند: کیقباد، کیکاوس ، کیخسرو، کی لُهراسب ، و در کیومرث . تأمل است چنانکه در کاف فارسی بیاید. ( فرهنگ رشیدی ) . به معنی پادشاه پادشاهان است یعنی پادشاهی که در عصر خود از همه ٔ پادشاهان بزرگتر باشد، و به
عربی ملک الملوک خوانند، و پادشاه قهار و جبار بلندمرتبه را نیز گویند، این نام را در بلندی وقدر از کیوان گرفته اند . چه او بلندترین ِ کواکب سیاره است و در قدیم این چهار پادشاه را که کیکاوس و کیخسرو و کیقباد و کی لُهراسب باشد کی می گفته اند. 7 _ نام پل کَلهُر
از لُر کَلهُر ( یا کلُر ) گرفته شده است . و قدمت س . . .

بپرس