لرز کردن


معنی انگلیسی:
chill, shiver

لغت نامه دهخدا

لرز کردن. [ ل َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) لرزیدن از سرما. مرتعش شدن بدن از سرما یا تب. نوبه کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) لرزیدن بر اثر سرما یاتب .

فرهنگ معین

(لَ. کَ دَ ) (مص ل . ) لرزیدن بر اثر سرما یا تب .

پیشنهاد کاربران

بپرس