لدنه
لغت نامه دهخدا
لدنة. [ ل ُ دَن ْ ن َ / ل َ دَن ْ ن َ ] ( ع اِ ) حاجت و نیاز. ( منتهی الارب ).
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی لَّدُنْهُ: نزد او
ریشه کلمه:
لدن (۱۸ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
ظرف زمان و مکان است به معنی «عِنْد» و آن از «عند» اخص است و به مکان نزدیک دلالت دارد گویند«لِیَ عِنْدَ فُلانٍ مالٌ» یعنی مرا در ذمه فلانی مالی است ولی در اینجا«لَدُن» بکار نرود (ازاقربالموارد). . کتابی است که آیاتش احکام سپس تفصیل یافته و از نزد حکیم خبیر است . «لَدُن» به کاف خطاب، ضمیرغائب، یاء متکلم و غیره اضافه میشود مثل . . . .
ریشه کلمه:
لدن (۱۸ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
ظرف زمان و مکان است به معنی «عِنْد» و آن از «عند» اخص است و به مکان نزدیک دلالت دارد گویند«لِیَ عِنْدَ فُلانٍ مالٌ» یعنی مرا در ذمه فلانی مالی است ولی در اینجا«لَدُن» بکار نرود (ازاقربالموارد). . کتابی است که آیاتش احکام سپس تفصیل یافته و از نزد حکیم خبیر است . «لَدُن» به کاف خطاب، ضمیرغائب، یاء متکلم و غیره اضافه میشود مثل . . . .
wikialkb: لَدُنْه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید