لدار

لغت نامه دهخدا

لدار. [ ل ِ ] ( اِخ ) دهی از بخش بندپی شهرستان بابل ، واقع در 17هزارگزی جنوب بابل. دشت معتدل مرطوب و مالاریایی. دارای 170 تن سکنه شیعه مازندرانی و فارسی زبان. آب آن از سجادرودو چشمه بولک محصول آن برنج و غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است و نصف اهالی در تابستان به ییلاق دمی نرز میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

گویش مازنی

/ledaar/ از توابع بندپی بابل

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
دور (۵۵ بار)
ل (۳۸۴۲ بار)

پیشنهاد کاربران

بپرس