لخچ

لغت نامه دهخدا

لخچ. [ ل َ خ َ / ل َ ] ( اِ ) لخج. زاک سیاه رنگ رزان بود. ( اوبهی ). زاج سیاه و اشخارباشد که آن را قلیا گویند. ( برهان ). زاک زرد است چون با مازو جفت شود رنگ سیاه دهد. رجوع به لخج شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) زاج سیاه که رنگرزان بکار برند اشخار : بینی آن زلفینکان چون چنبری بالابخم ( بالای خم . دهخدا ) کش بلخج اندر زنی ایدون شود چون آبنوس . ( طیان لغ. )
لخج . زاک سیاه رنگ رزان بود

پیشنهاد کاربران

بپرس