لخنیس

لغت نامه دهخدا

لخنیس. [ ل ُ ] ( معرب ، اِ ) انف العجل. اناریلّن. رجوع به انف العجل شود . حکیم مؤمن در تحفه گوید: لغت یونانی و نوعی از خیری بری است نبات او قریب به ذرعی و گلش بنفش و برّی و جبلی میباشد و دانه او سیاه و تلخ به قدر عدسی و نزد بعضی سراج القطرب است. در سیم گرم و دو درهم از تخم او مسهل قوی و رافع سم عقرب شیاله و مفتح سدد و رافع یرقان و قدر شربت از نبات او یک مثقال است و چون گل او را بر روی عقرب اندازند کشنده اوست.

فرهنگ فارسی

انف العجل . انارلن

فرهنگ عمید

گیاهی خودرو با گل های بنفش، دانه های سیاه و تلخ کوچک، از نوع خیری که بلندیش به یک متر می رسد.

پیشنهاد کاربران

بپرس