واژه لخت
معادل ابجد 1030
تعداد حروف 3
تلفظ loxt
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [عامیانه]
مختصات ( ~ . ) ( اِ. )
آواشناسی laxt
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
... [مشاهده متن کامل]
واژه لخت از ریشه ی واژه ی رُت سانسکریت است
واژه رُت از پراکریت به ارث رسیده است
از سانسکریتरक्त ( rakta ) . ( ratta ) , ( ṛt� ) .
است.
منابع ها. اقبال، صلاح الدین ( 2002 ) �رت�، در وحی پنجابی لغات ( به پنجابی ) ، لاهور: �عزیز پابلیشرز�.
"ਰੱਤ"، در فرهنگ لغت پنجابی - انگلیسی، پاتیالا: دانشگاه پنجابی، 2024
ترنر، رالف لیلی ( 1969 - 1985 ) �rakta��، در فرهنگ تطبیقی زبان های هندوآریایی، لندن: انتشارات دانشگاه آکسفورد، صفحه 610
اقبال، صلاح الدین ( 2002 ) �رُت�، در وحی پنجابی لغات ( به پنجابی ) ، لاهور: �عزیز پابلیشرز�
فرهنگ سنسکریت - فارسی
لخت در برهنگی
لخت لوت
کویر لوت
در تورکی در یک معما چندین کلمه داریم همیشه . .
دوستی که یک مورد رو میاری تا بگی که لخت چیپلاک میشه این روش برای تورکی که هزاران کلمه داره پاسخگو نیست .
کویر لوت . . خالی برهنه
واژه لخت کاملا پارسی است ریشه ی پهلوی دارد در عربی می شود ناقص در ترکی می شود چپلاک این واژه یعنی لخت صد درصد پارسی است.
منابع. فرهنگ لغت معین
H�bschmann, Heinrich ( 1897 ) Armenische Grammatik. 1. Theil: Armenische Etymologie ( in German ) , Leipzig: Breitkopf & H�rtel, page 157
... [مشاهده متن کامل]
Ačaṙean, Hračʿeay ( 1973 ) , “լախտ”, in Hayerēn armatakan baṙaran [Armenian Etymological Dictionary] ( in Armenian ) , volume II, 2nd edition, a reprint of the original 1926–1935 seven - volume edition, Yerevan: University Press, page 260a
واژه لخت کاملا پارسی است چون در عربی می شود ناقص در ترکی می شود چپلاک این واژه یعنی لخت صد درصد پارسی است.
ناملفوف . [ م َ ] ( ص مرکب ) بدون لفافه . در لفافه پیچیده ناشده . عریان . برهنه . آشکار.
نامستور. [ م َ ] ( ص مرکب ) آشکار. ظاهر. هویدا. پیدا. واضح . صریح . پدیدار. غیرمستقر. ناپوشیده . لائح . || عریان . لخت . برهنه .
مکشوف تن ؛ عریان. لخت. برهنه بدن : هول واقعه چنان سر و دست و پای را بی خبر گردانیده بود که مکشوف تن در آن سرما می رفتیم. ( نفثةالمصدور چ یزدگردی ص 92 ) . و رجوع به مکشوف شود.
لخت: برهنه، بِرَخنِه.
پای لخت: پای برهنه، پای برخنه.
آمده است پای برخنه در خواب راه رفتن، تعبیر خواب حج رفتن.
۱. [ لُ خ ت ] : یعنی برهنه و بی لباس - بی پوشش naked - nude
۲. [ لَ خ ت] : موی لَخت بعنی موی صاف Straight hair
۳. [لَ خ ت] : بدن لخت یعنی بدنی که ورزشکاری نیست و ضعیف و بی جونه. کسی که بدنش قوی ، ورزشکاری و سرحال نباشه در واقع لخته.
... [مشاهده متن کامل]
یه لخته هم وجود داره که با خون میادش. یعنی خون بسته شده. خونی که روان و جاری و صاف نباشه
topless
اندک، بخش، برخ، جزء، جصه، قسم، قسمت، پارچه، پاره، تکه، قطعه، عمود، گرز، شلال، نرم، بی حال، رخوتناک، سست، دلمه، لخته، منعقد | برهنه، پتی، عریان، عور، لوت
لَخت : گرز پولادین
لخت بر هر سری که سخت کند
چون در طارمش دو لخت کند
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 490 )
:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " لخت" می نویسد : ( ( لخت به معنی پاره و بخش است و در معنی گرز نیز به کار رفته است . شاید ستاک واژه لش باشد که به گمان ، در " لشک" و " لشکر " نیز دیده می آید . " لخت " ریختی از " لش" می تواند بود ، به همان سان که ریختی دیگر از " بخت " " بخش " است و از " درخت " ، " درفش" ؛ . ریختی کوتاه شده از لخت " لت " است که آن نیز در معنی پاره به کار می رود . ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( یکی گرز دارد چو یک لخت کوه
همی تابد، اندر میان گروه. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 316. )
عریان
بدون پوشش
ورت
بافتحه روی لام - فلسیت ـ لخت شدن پای سکته ای ها در دوران طلایی درمان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)