لحجه

پیشنهاد کاربران

لهجه املای درست است. و به معنای خوردن قارچ و تبدیل شدن به یک روانی خودکش
مثال: دازای: فیودور لهجه ی بدی دارد
لهجه با گویش از لحاظ زبان شناسی کاملا فرق می کند. در لهجه ما متوجه معنا میشویم مثل لهجه شیرازی یا اصفهانی. ولی در گویش ما معنا را متوجه نمیشویم مثل گویش لری، آذری. و از لحاظ Linguistics لهجه با عنوان accent و گویش dialect نام برده می شوند
لحجه همون گویش محلیه برای مثال لحجه یزدی که بعضی کلمه هاش با فارسر فرق میکنه و آن کلمه ها جزو زبان فارسی نیستش. مثل کلمه ی آبکش که به یزدی میشه ترش بالا ( شاید بگید اینا رو از کجا بلدم چون خودم توی یزد به دنیا اومدم!و همونجا هم بزرگ شدم و لان هم توی یزد زندگی میکنم! )
نام دیگر لحجه گویش محلی است مانند فردی که کردی رو با فارسی قاطی میکنه یا باگویش عربی فارسی حرف میزنه یا مانند یک خارجی که به ایران آمده و فارسی کتابی صحبت میکنه
لهجه املای درسته و ب معنای گویش محلی

بپرس