لحاء
لغت نامه دهخدا
لحاء. [ ل ِ ] ( ع مص ) ملاحات. با هم خصومت و نزاع کردن و دشنام دادن. ( منتهی الارب ).
لحاء. [ ل ُ ]( ع اِ ) ج ِ لحیة. ( معجم البلدان ذیل لحاء ) ( غیاث ).
لحاء. [ ل ُ ] ( اِخ ) لحا. نام رودباری است از یمامةبسیارکشت و نخل از آن مردم عنزة. ( معجم البلدان ).
پیشنهاد کاربران
لحاء[ اصطلاح طب سنتی ]ریشه های باریک نبات است.