لجبه
لغت نامه دهخدا
لجبة. [ ل َ ب َ ] ( ع ص ) میش کم شیر شده و لایقال للمعز. ( منتهی الارب ).
لجبة. [ ل ِ ج َ ب َ ] ( ع ص ) گوسپندی که چهارماه بر نتاجش گذشته و پستان خشک کرده باشد یا خاص است مر بز را. لَجَبَة. لجبة ( مثلثة ) ( منتهی الارب ).
لجبة. [ ل َ ج َ ب َ ] ( ع ص ) لِجَبَة. گوسپندی که چهار ماه بر نتاجش گذشته و پستان خشک کرده باشد یا خاص است مر بز را. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید