لجاجت کردن


برابر پارسی: ستیهیدن

معنی انگلیسی:
to be obstinate, to bear a grudge

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- لجاج کردن . ۲ - مبالغه کردن .

مترادف ها

grudge (فعل)
لرزیدن، غرغر کردن، بخل ورزیدن، لجاجت کردن، غبطه خوردن بر، رشک ورزیدن به

فارسی به عربی

حقد

پیشنهاد کاربران

یکدندگی کردن، پافشاری کردن، اصرار ورزیدن برای انجام کردی،