دیکشنری
مترجم
بپرس
لج بازی کردن
برابر پارسی
: ستیهیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
لج بازی کردن. [ ل َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ستیهیدن. لجاج کردن. ستیزه کردن.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- ستیزه کاری کردن . ۲- استبداد زای بکاربردن .
پیشنهاد کاربران
سر لج افتادن ؛ لج پیدا کردن. در لج واقع شدن.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها