لتنبان. [ ل َ تَم ْ ] ( ص مرکب ) لت انبان. لتنبار. لتنبر. رجوع به لت انبان و لتنبار شود : کم شنیدم چو تو لتنبانی ترفروشی و خشک جنبانی.سنایی.