لتات

لغت نامه دهخدا

لتات. [ ل ُ ] ( ع ص ، اِ ) ریزه های شکسته از پوست درخت. || سائیده. || شکسته. کوفته. || آمیخته. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

ریزه های شکسته از پوست درخت سائیده .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لْتَأْتِ: باید که بیاید (ترکیب لـِ با فعل مضارع نیز فعل امر می سازد و چنانچه قبل از آن حروف ربط "وَ" ،"ثُمَّ" یا "فـَ" بیاید ، این لام ساکن می شود مثل "وَلْتَأْتِ")
ریشه کلمه:
اتی (۵۵۳ بار)
ل (۳۸۴۲ بار)

پیشنهاد کاربران

بپرس