لام لبیک نیستی وفنا در مقابل مقام لبیک وبیک به معنای آقا سرور بزرگ جمع آن در مقابل مقام لبیک بدون سوال وبی چون وچرا تسلیم شد نه کسی در مقام تسلیم نباشه اقرار لبیک ضمان داره یعنی اگر حتی یک سوال براش پیش
... [مشاهده متن کامل] بیاد و اقرار کنه از بیعت مقام لبیک خارج میشه لطفا به واژه ها توجه کنیم اگر مرد میدان نیستیم اقرار نکنیم چرا که عهد و پیمان میبندیم بدون معرفت و شناخت و قطعا پیمان شکن خواهیم بود این حقیقت لبیک هست به امید لحظه ها یک مسلمان یک حرف زده ولی بفهمد چی اقرار میکند بعد دنبال کلام دوم برود تند تند قران خواندن بدون توجه به مفاهیم آن شما بفرمائید چه صوابی دارد اما وقتی یک کلام خدا را اقرار کردیم وایستادم ببینیم خدا با مخلوقات چه حرفی دارد همین ایستادن یک نور خدایی در اون سالک وارد میشه و خوب و بد آن را خواهد شناخت و عمل به آن کلام توفیقات الهی دارد وکار ساز هست مسیر راه را سبز کرده عبور خواهد کرد و این همان بهره الهی برای بنده گان بوده و هست و خواهد بود
لام لبیک به معنای هیچ نیستی وفنا به کار گرفته میشه در مقابل بیک به این مفهوم ای بزرگ ای آقا وای سرور در کل به معنی در مقابل شما هیچ وفنا هستم وهر امری که باشد در مقابل آن تسلیم شما هستم این معنای حقیقت
... [مشاهده متن کامل] لبیک هست لطفا واژه ها را تا ندانیم به کار نبریم حالا واقعا با هزار سوال به پیش مقام لبیک میرویم یا تسلیم محض مقام لبیک هستیم در یابید وبه خودتان ستم نکنید
لبیک به معنایه دریاب مرا به طرف مقابل میگویند فلانی مرادریاب
لبیک به معنایه دریاب مرا
سلام لبیک ایستادم لبیک یا امام خامنه ای گوش به فرمان توام
پذیرش یا گوش به فرمان بودن
( برای مثال: لبیک یا خامنه ای�گوش به فرمان تو ایم خامنه ای� هردو یک معنی دارند
heed one's call
مثلا لبیک یا مهدی یعنی بله ای مهدی!
لبیک:ایستاده ام به فرمان تو، تحت فرمان شما هستم
به معنای آری گفتن یا قبول کردن فرمان و اطاعت است
بهترین نوع پاسخ در زبان عربی مانند جانِ دلم.
فرمانبر
گوش به فرمان بودن
وقتی میگیم لبیک یعنی من حاظرم وقتم مالم و تخصصم رو و هر چیزی که دارم برای کسی که گفتم لبیک در طبق اخلاص بزارم
فرمان تو راست
مطیع، حلقه به گوش!
آتش به فرمان!
حاضرم، آماده ام، گوش به زنگ!
لَبِیک -
ایستاده ام به فرمان تو، مطیع تواَم، گوش به فرمانم - چَشم، قبول کردن، جانم ( جان ِ دلم ) ، پذیرفتن، آره، بله!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)