لبوس

لغت نامه دهخدا

لبوس. [ ل َ ] ( ع اِ ) لباس. ثوب. لبس. ملبس. پوشیدنی. پوشاک. جامه. هر چه درپوشند. پوشش. || زره. درع. منه قوله تعالی : و علمناه صنعة لبوس ؛ ای الدّرع. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

لباس . ثوب

فرهنگ عمید

= لبس

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لَبُوسٍ: همه ی اقسام اسلحه - زره
ریشه کلمه:
لبس (۲۳ بار)

«لَبُوس» به طوری که مرحوم «طبرسی» در «مجمع البیان» می گوید، هر گونه اسلحه دفاعی و تهاجمی مانند زره، شمشیر و نیزه را شامل می شود ولی قرائنی که در آیات قرآن است نشان می دهد: «لَبُوس» در اینجا به معنای زره می باشد که جنبه حفاظت در جنگ ها داشته است.

دانشنامه عمومی

شهر لبوس ( به آلمانی: Lebus ) در ایالت برندنبورگ در کشور آلمان واقع شده است.
عکس لبوس
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

الأنبیاء
وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّکُمْ لِتُحْصِنَکُم مِّن بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاکِرُونَ
ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺻﻨﻌﺖِ ﺳﺎﺧﺘﻦِ ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎﻱ ﺩﻓﺎﻋﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺁﻣﻮﺧﺘﻴﻢ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ [ ﺁﺳﻴﺐ ]ﺟﻨﮓ ﺗﺎﻥ ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﻧﻤﺎﻳﺪ ، ﭘﺲ ﺁﻳﺎ ﺷﻤﺎ ﺷﻜﺮﮔﺰﺍﺭ ﺣﻖ ﻫﺴﺘﻴﺪ ؟ ( ٨٠ )

بپرس