لباقت

فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) زیرک شدن ماهر گردیدن . ۲- چرب زبان گردیدن . ۳- ( اسم ) زیرکی هوشیاری : توانگر بچه ای نو خط که حور بهشت پیش جمالش سجده بردی و شیر سوار فلک پیش رخسارش پیاده شدی طراوتی بالطافت لباقتی بی نهایت . ۴- چرب زبانی . ۵- زیبایی در شمایل .

فرهنگ معین

(لَ قَ ) [ ع . لباقة ] ۱ - (مص ل . ) زیرک شدن ، ماهر گردیدن . ۲ - (حامص . ) چرب زبانی ، زیرکی .

فرهنگ عمید

۱. زیرکی.
۲. چابکی.
۳. نرم خویی.
۴. چرب زبانی.

پیشنهاد کاربران

بپرس