لباس شویی

/lebAsSuyi/

لغت نامه دهخدا

لباس شویی. [ ل ِ ] ( حامص مرکب ) شستن جامه. || ( اِمرکب ) کارگاه جامه شویی. جامه شوی خانه. رختشوی خانه.

فرهنگ فارسی

۱- عمل و شغل لباس شو شستن جامه . ۲-( اسم ) دکان لباس شو .

فرهنگ عمید

۱. شستن لباس، شستن جامه.
۲. شغل و عمل لباس شو.
۳. وسیلۀ برقی که به طور خودکار لباس می شوید.

فرهنگستان زبان و ادب

{laundry} [گردشگری و جهانگردی] محلی برای شست وشو و خشک کردن و اتوکشی لباس ها و ملزومات پارچه ای

واژه نامه بختیاریکا

شورا

مترادف ها

laundry (اسم)
خشکشویی، لباسشویی، رختشوی خانه، رختهای شستنی

فارسی به عربی

مکوی

پیشنهاد کاربران

معنی کلمات لباسشویی پاکشوما رو پیدا نکردم خیلی فرق میکنه نوشته هاش با نوشته های اینترنت

بپرس