لباس شویی
/lebAsSuyi/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. شغل و عمل لباس شو.
۳. وسیلۀ برقی که به طور خودکار لباس می شوید.
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
خشکشویی، لباسشویی، رختشوی خانه، رختهای شستنی
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
معنی کلمات لباسشویی پاکشوما رو پیدا نکردم خیلی فرق میکنه نوشته هاش با نوشته های اینترنت