لب سوز

/labsuz/

معنی انگلیسی:
hot, burning the lips

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنچه که لب را بسوزاند داغ : چایی باید لبریز و لب سوز و لب دوز باشد .

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص فا. ) داغ .

پیشنهاد کاربران

لب سوز[ اصطلاح کفاشی]: موقع لویس کاری با دست یا ماشین لویس طوری لویس می شود که لبه چرم نازک و تیز به اصطلاح لب سوز است. که در لویسکاری پایه زیر سوار است.

بپرس