لب ریز کردن. [ ل َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) لبالب کردن. پر کردن تا لبه : تطفیح ؛ لبریز کردن و لبریز گردانیدن. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) پر کردن مملو ساختن .
پیشنهاد کاربران
گل آگین کردن . [ گ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از لبریز کردن یعنی پر ساختن پیاله و صراحی باشد از شراب لعلی . ( برهان ) ( آنندراج ) : گل آگین کند چشمه ٔقند رابشادی گزارد دمی چند را. نظامی .