لب دزدیدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) گرد کردن لبها مانند غنچه . لب دوختن .۱- ( مصدر ) چسباندن و پیوستن لبها . ۲- ( مصدر ) خاموشی گزیدن : مدتی میبایدش لب دوختن از سخنگویان سخن آموختن ( مثنوی لغ. )

پیشنهاد کاربران

بپرس