لب به دندان گزیدن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
لب به دندان گزیدن ؛ تأسف نمودن. خشم نمودن. ( یادداشت مؤلف ) . نشانه تأسف سخت از چیزی است.
رجوع به ترکیب �به دندان دست گزیدن � شود.
رجوع به ترکیب �به دندان دست گزیدن � شود.
کنایه از خشمگین شدن یا تعجب کردن
چو سهراب شیراوژن او را بدید بخندید و لب را به دندان گزید
چو سهراب شیراوژن او را بدید بخندید و لب را به دندان گزید